پیش از فرقه‌ی اسسین‌ها: ریشه‌ها، سوگندی وجود داشت. سال هفتاد پیش از میلاد مسیح، آدمکشی سنگدل در مصر جولان

می‌دهد. مأموریتش یافتن و نابود کردن واپسین اعضای محفلی باستانی است، مدجای‌ها... نابود کردن نسل‌شان. پاسدارِ سیوای

آرام، ناگهان واحه را ترک می‌گوید و پسر نوجوانش بایک را با سؤالاتی درباره‌ی آینده‌‌اشتنها می‌گذارد. بایک در جست‌و‌جوی

پاسخ سؤالاتش به‌راه می‌افتد، ماجراجویی‌اش او را به کرانه‌های رود نیل و مصرِ آشفته می‌کشاند و او را با خطرات و اسرار

مسیر مدجای‌ها مواجه می‌سازد.

یک آرزو، جرقه‌ی آغازی تازه خواهد بود.

هر هزارسال، همه تا سرحد مرگ تکه‌های گم‌شده‌ی طومار هزار دعا را جست‌وجو می‌کنند؛ زیرا که این طومار قدرت

فراخواندن اژدهای کامی بزرگ و برآورده شدن یک آرزو را دارد.

وقتی معبدی می‌سوزد و با خاک یکسان می‌شود، یومکو با بزرگ‌ترین و گران‌بهاترین گنجینه‌ی معبد فرار می‌کند؛ اولین تکه‌ی

این طومار. وقتی سرنوشت یومکو را به یک سامورایی مرموز می‌رساند، می‌فهمد او دنبال چیزی است که یومکو در اختیار

دارد به کاگه دستور داده شده که هرکسی سر راهش قرار می‌گیرد و مانعش می‌شود را بکشد؛ اما آیا او می‌تواند مأموریتش را

به سرانجام برساند؟ آیا این همان آغازی است که بیداری و فراخوانی اژدها را خواهد دید؟

قدم به سرزمین زیبا و خطرناک تغییرشکل‌دهندگان و سامورایی‌ها، کامی‌ها و افسانه‌ها، انسان‌ها و شیاطین بگذارید… دنیایی

که در آن اساطیر ژاپنی و تخیل باهم درآمیخته‌اند…

شاهدخت لیرا، از خانواده‌ی سلطنتی سایرن‌ها و مرگبارترینِ آن‌هاست. با قلبی که از هفده شاهزاده به‌دست آورده در تمام اقیانوس قابل

احترام است؛ تا اینکه بازی سرنوشت او را مجبور به کشتن یکی از همنوعان خود می‌کند. ملکه‌ی دریا، به‌عنوان مجازات، دختر خود را

بهچیزی تبدیل می­کند که او بیشتر از همه نفرت دارد؛ یک انسان. توانایی آواز جادویی از او گرفته شده و شاهدخت باید تا اولین روز

زمستان، قلب شاهزاده اِلیِن را به ملکه‌ی دریا تحویل بدهد یا برای همیشه انسان باقی بماند.  اگرچه شاهزاده اِلیِن وارث قدرتمندترین

پادشاهی جهان است، اقیانوس تنها جایی است که او آن‌را خانه می‌خواند. بر طبق گفته­هایش، شکار سایرن­ها چیزی بیشتر از سرگرمی

برای اوست.  وقتی دختری در حال غرق شدن را از اقیانوس نجات می‌دهد، آن دختر فرای آنچه نشان می دهد؛ است. او به شاهزاده قول

می‌دهد تا در پیدا کردن کلید نابودی تمام سایرن‌ها به او کمک کند؛ ولی آیا شاهزاده می‌تواند به دختر اعتماد کند؟ و چقدر باید الین با این

دخترمعامله کند تا دشمن بزرگ انسان­ها را از روی زمین محو کند؟

گاهی اوقات حس می‌کنم اگر فقط تماشا کنید، فقط بی‌حرکت بنشینید و اجازه دهید دنیا پیش روی‌تان حضور داشته باشد...

قسم می‌خورم بعضی وقت‌ها زمان فقط برای یک ثانیه متوقف می‌شود و دنیا با همان شتاب باز می‌ایستد. آن‌هم فقط برای یک

ثانیه؛ و اگر به طریقی توانسته باشید راهی برای زندگی کردن در آن یک ثانیه پیدا کنید، می‌توانید تا ابد زنده بمانید.

کتاب منتخب سال از دیدگاه Pennsylnania Young Readers

نامزده جایزه بهترین کتاب از دیدگاه Missouri Gateway

نامزد کتاب برتراز دیدگاه کاربران Goodreads




فروش در حال حاضر از طریق سایت و دفتر انتشارات

زیر زمین دانشکده، در آن اعماق، مکان تاریکی وجود دارد که تنها عده‌ی انگشت شماری از آن باخبرند: شبکه‌ای مخروبه از

گذرگاه‌های باستانی و اتاق‌های متروکه.در آغوش تونل‌های پیچ‌درپیچ و پراکنده‌ی نهانگاه و در قلب این مکان از یاد رفته، زن

جوانی پنهان شده است.

نامش آوری است و زندگی‌اش در یک کلام، اسرارآمیز.

موسیقی سکوت، نگاهی اجمالی به زندگی تلخ و شیرین آوری‌ است. داستان ماجراجویی‌هایی که هرچند کوچک؛ اما

تماماً متعلق به خود اوست. این رمان کوتاه که در عین لذت‌بخش بودن، غمگین و فراموش نشدنی‌ است، جهان را از دریچه‌ی

چشمان او به تصویر می‌کشد و به خوانندگان فرصتی می‌دهد تا اسراری را کشف کنند که

تنها خود آوری (یکی از مرموزترین شخصیت‌های سه گانه‌ی "سرگذشت شاهکش") می‌دانست...

این حکایت پر رمز و راز، سرگذشت دختری دل‌شکسته و رنج‌دیده است که در دنیایی ویران زندگی می‌کند.